Web Analytics Made Easy - Statcounter

روز معماری (Architecture) هر سال مصادف با سوم اردیبهشت و همزمان با بزرگداشت شیخ بهایی است.

به گزارش ایمنا، مِعمار یا آرشیتِکت (Architect) ناظر، برنامه‌ریز، طراح و هماهنگ کننده کلیه مراحل و نقشه‌های معماری و طراحی، نقشه‌های محاسبات سازه‌ای و نقشه‌های تاسیساتی ساخت یک بنا است. منظور از معماری کردن، ارائه خدمات در رابطه با طراحی ساختمان‌ها و فضای داخلی و اطراف ساختمان‌هایی است که انسان‌ها در آن سکونت دارند یا از آنها استفاده می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با توجه به اثر گذاری تصمیمات معمار بر امنیت مردم نیاز است که آموزش‌های تخصصی تئوری و عملی را پشت سر بگذراند تا صلاحیت لازم را کسب نماید.

تاریخ روز معماری در ایران

روز معماری در ایران هر سال، مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی است.

تاریخ روز معمار در تقویم شمسی برابر با دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ است. تاریخ روز معمار در تقویم قمری برابر با ۱۳ شوال ۱۴۴۵ است. تاریخ روز معمار در تقویم میلادی برابر با ۲۲ آوریل ۲۰۲۴ است.

شیخ بهایی کیست؟

محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی متخلص به بهایی و معروف به شیخ بهایی از عالمان عصر صفویه همه‌چیزدان، حکیم، علامه فقیه، عارف، منجم / ستاره‌شناس، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار سده ۱۰ و ۱۱ هجری است که، در حدود ۹۰ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی، هنر و فیزیک بر جای مانده‌است. شیخ بهایی در ۱۷ محرم سال ۹۵۳ ق در بعلبک (از شهرهای لبنان) به دنیا آمد. او زمانی که سیزده سال داشت، همراه با پدرش به ایران مهاجرت کرد. هرچند در برخی منابع، سن او را در زمان مهاجرت هفت سال اعلام کرده‌اند. شیخ بهایی در اصفهان از دنیا رفت؛ اما مزار او در شهر مشهد قرار دارد.

تاریخچه روز معماری در ایران

در سال ۱۳۸۳ انجمن مفاخر معماری ایران مراسمی را در روز ۳ اردیبهشت مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی برپا کرد و پیشنهاد کرد تا این روز به نام روز معماری شناخته‌شود. سال ۱۳۸۵ هم‌زمان با درگذشت سید هادی میرمیران در روز ۲۹ فروردین که خود از پیشنهاد دهندگان تعیین روزی به نام روز معمار بود بنا شد تا در روز ۳ اردیبهشت مراسمی برای اعطای جایزه میرمیران برگزار شود. نخستین دوره اعطای این جایزه از سال ۱۳۸۶ برگزار شد. سال ۲۰۰۹ از سوی یونسکو به نام سال بزرگداشت شیخ بهایی نامگذاری شد و از این سال (۱۳۸۸) روز ۳ اردیبهشت به‌طور نیمه رسمی به عنوان روز معماری در ایران پذیرفته‌شده ولی در تقویم رسمی ایران این روز با عنوان روز کارآفرینی درج شده است. در حال حاضر در ایران دو روز معمار متداول بوده، هر ساله در این روز در کنار روز جهانی معماری، مراسم و همایش‌هایی در رابطه با معماری یا بزرگداشت معماران در مجامع فرهنگی و هنری و علمی ایران برگزار می‌شود.

تاریخ روز جهانی معمار روز جهانی معماری در سال ۱۴۰۳ مصادف با دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳، ۳ ربیع الثانی ۱۴۴۶ و نخستین دوشنبه ماه اکتبر برابر با ۷ اکتبر ۲۰۲۴ است. روز معمار جهانی

اتحادیه بین‌المللی معماران از سال ۲۰۰۵ با هدف «یادآوری به جهانیان برای مسئولیت جمعی‌شان برای آینده سکونت بشر» نخستین دوشنبه ماه اکتبر هر سال را به عنوان روز بین‌المللی معماری نام‌گذاری کرد. این روز پیش از این به عنوان روز جهانی اسکان بشر از سال ۱۹۸۶ از سوی سازمان ملل متحد نام‌گذاری شده بود. هر ساله در این روز مراسم‌هایی در رابطه با حق انسان‌ها در رابطه با داشتن مسکن مناسب و نیز همایش‌هایی در رابطه با معماری برگزار می‌شود.

معروف‌ترین معماری‌های جهان

ساختمان‌های چشمگیر بسیاری در جهان وجود دارد که برخی از آنها شناخته شده تر و قابل توجه تر از بقیه هستند.

تاج محل

تاج محل یکی از زیباترین و معروف‌ترین ساختمان‌های جهان است که جزئیات آن باورنکردنی است. مکان: آگرا، هند

برج ایفل

برج ایفل یک مکان نمادین در پاریس است. مکان: پاریس، فرانسه

خانه اپرای سیدنی

خانه اپرا در سیدنی یکی دیگر از معروف‌ترین ساختمان‌های جهان است که به ویژه به دلیل معماری مدرنش مشهور است. مکان: سیدنی، استرالیا

کولوسئوم

کولوسئوم بدون شک یکی از معروف‌ترین ساختمان‌های جهان است. مکان: رم، ایتالیا

بیگ بن

بیگ بن یکی دیگر از ساختمان‌های نمادین است که اغلب در طیف وسیعی از فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی دیده شده است. برج ساعت یکی از چندین ساختمان معروف لندن است و در واقع بخشی از کاخ وست مینستر است. یک واقعیت جالب دیگر در مورد بیگ بن این است که فقط خود ساعت است که بیگ بن نامیده می‌شود. نام اصلی برج ساعت الیزابت تاور است. مکان: لندن، انگلستان

ساختمان امپایر استیت

ساختمان امپایر استیت یکی دیگر از معروف‌ترین ساختمان‌های جهان است. مکان: نیویورک، ایالات متحده آمریکا

برج‌های دوقلوی پتروناس

زمانی که برج‌های دوقلوی پتروناس در سال ۱۹۹۸ تکمیل شد، به بلندترین ساختمان جهان تبدیل شد. مکان: کوالالامپور، مالزی

انگکور وات

انگکور وات سالانه حدود ۲ میلیون بازدید کننده دارد و یکی از معروف‌ترین معابد در جهان است. مکان: انگکور، کامبوج

پارتنون

یکی دیگر از معروف‌ترین ساختمان‌های جهان پارتنون است. از آتن اغلب به عنوان مهد تمدن مدرن یاد می‌شود و پارتنون یکی از معدود بناهایی است که هنوز از دوران یونان باستان پابرجاست. مکان: آتن، یونان

برج خلیفه

برج خلیفه در اواخر سال ۲۰۱۰ افتتاح شد، اما به سرعت در سراسر جهان به شهرت رسید زیرا امروزه بلندترین ساختمان جهان است. برج بزرگ خلیفه دارای ارتفاع خیره کننده ۸۲۹.۸ متری از سطح دریا است و از اینجا منظره چشمگیری از دبی خواهید دید. مکان: دبی، امارات متحده عربی کد خبر 746085

منبع: ایمنا

کلیدواژه: روز معماری تاریخ روز معماری شیخ بهایی روز شیخ بهایی روز بزرگداشت شیخ بهایی معمار به انگلیسی معمار کیست روز معمار بزرگداشت شیخ بهایی روز معمار روز معمار و معماری نام روز معمار چه روزی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق روز معماری در ایران یکی دیگر ۳ اردیبهشت شیخ بهایی عنوان روز روز جهانی بیگ بن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۱۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگینامه رابعه بلخی مادر شعر فارسی

رابعه بلخی را مادر شعر فارسی نام داده اند اجداد او از اعراب بوده اند که در پی حمله و تسخیر خراسان به بلخ آمده بودند.

به گزارش بیتوته، اولین شاعره زبان فارسی دری که در کتاب‌ها او را به نام رابعه نامیده‌اند دختر کعب قزداری که شخصی فاضل و محترم در دوره سلطنت سامانیان بوده و در سیستان شهر «بست» قندهار و بلخ حکومت می‌کرده است.

رابعه تحت تعلیمات پدر توانست زبان دری را در حد اعلا بیاموزد. ذوق و استعداد، وی را در زمره شاعران و چکامه پردازان پارسی گوی قرار داد.

از تاریخ ولادت و مرگ رابعه اطلاعات درستی در دست نیست. رابعه کعب قزداری در سده چهارم هجری قمری در شهر «حصدار» بلوچستان می‌زیست این شهر در مسیر کراچی به کویته و بین دو کوه قرار دارد.

آنچه قطعیست آن است که او همدوره با سامانیان و رودکی بوده و به استناد گفتار عطار نیشابوری با رودکی دیدار و مشاعره داشته‌است. زمان مرگ رابعه به احتمال قریب به یقین پیش از مرگ رودکی بوده‌است، بنابراین تاریخ مرگ او را می‌توان پیش از سال ۳۲۹ هجری قمری در نظر گرفت.

از تولد و دوران کودکی و نوجوانی رابعه اطلاعاتی در دست نیست. تنها مدرک مستند از زندگی رابعه، روایتی‌ست که عطار نیشابوری در حکایت بیست و یکم کتابِ الهی‌نامه خویش در بحر هَزج مسدّس محذوف، در چهارصد و اندی بیت آورده‌است.

پدر رابعه علاقه خاصی به رابعه داشته و در پرورش و تعلیم او کوشا بوده است و به جهت توانایی‌های بی‌نظیر او در هنر و فنون، او را با لقب زین‌العرب (زینت قوم عرب) خطاب می‌کرد. رابعه به استناد گفتار عطار، در سرودن شعر و هنر نقاشی به‌غایت توانمند و در شمشیرزنی و سوارکاری بسیار ماهر بوده‌است.

متاسفانه هم اینک از رابعه هفت غزل و چهار دوبیتی و دو بیت مفرد باقی مانده که مجموعاً پنجاه و پنج بیت است و مابقی اشعارش که کاملا عاشقانه بوده بدست برادرش حارث از میان رفته است.

روایت عطار به بخشی از زندگی رابعه بعد از دوران مرگ پدرش تا مرگ تراژیک خود رابعه می پردازد. جریان عشق رابعه و مرگش از تراژیکترین داستانهای عاشقی است که در سرتاسر جهان وجود داشته و به رغم این داستان هنوز ناشناخته مانده است. حتی در بین مردمان افغانستان. در جامعه مردسالاری روزگار رابعه کمتر زنی توانست ذوق و هنر خود را نشان دهد و جایگاهی در بین شاعران دوران خود بیابد.

روایت عشق رابعه بلخی

رابعه بلخی دختری سیه‌چشم و بلند قامت و زیبا بود و بسیار زیبا سخن می‌گفت با وجود اینکه وی خواستگاران زیادی داشت، اما پدر همه را بی‌جواب می‌گذاشت تا به بستر مرگ افتاد. پس از مرگ کعب، حارث برادر رابعه بر تخت پدر می‌نشیند و در یکی از بزم‌های شاهانه او، رابعه با بکتاش، از کارگذاران نزدیک حارث دیدار می‌کند. عطار جایگاه بکتاش در دربار را کلیددار خزانه عنوان کرده است. رابعه بی‌درنگ دل به بکتاش می‌بازد.

از آن پس خواب شب و آرام روز از او رخت بربست و طوفانی سهمگین در وجودش پدید آمد. دیدگانش چون ابر می گریست و دلش چون شمع می گداخت و چون عشق دختر بر نرینه و خصوصا دختر پادشاه بر غلامی گناه نابخشودنی بود و ننگی بر دامان خانواده از اظهار آن انکار مینمود و عاقبت پس از یک سال, رنج و اندوه چنان ناتوانش کرد که او را یکباره از پا در آورد و بر بستر بیماریش افکند. 

رابعه دایه‌ای مهربان و دلسوز داشت که با ترفند و حیله توانست این عشق پنهان را از زبان وی بیرون کشد. در نهایت دایهٔ رابعه که از علاقه رابعه به بکتاش آگاه می‌شود، میان آن دو واسطه می‌شود. رابعه خطاب به بکتاش نامه‌ای می‌نویسد و تصویری از خویش ترسیم کرده و پیوست آن نامه می‌کند و بدست دایه می‌سپارد تا بدو رساند.

چون بکتاش نامه رابعه را می‌خواند و تصویر او را می‌بیند بدو دل می‌بازد و نامه‌اش را پاسخ می‌دهد. این نامه‌نگاری‌های پنهانی ادامه پیدا می‌کند و رابعه اشعار فراوانی خطاب به بکتاش ضمیمه نامه‌ها کرده و برای او می‌فرستد.

روزی بکتاش رابعه را در محلی دید و شناخت و همان دم به دامنش آویخت. اما بجای آنکه از دلبر نرمی و دلدادگی ببیند باخشونت و سردی روبرو گشت. رابعه چون میدانست فاش شدن رازشان به مرگ هر دو خواهد انجامید که با سختی او را از خود راند و پاسخی جز ملامت نداد.

بکتاش نا امید برجای ماند و گفت: «ای بت دلفروز, این چه ماجرایی است که در نهان برای من شعر می ‌فرستی و دیوانه ‌ام می‌ کنی و اکنون روی می ‌پوشی و چون بیگانگان از خودمی رانیم؟» و رابعه پاسخ داد که: «از این راز آگاه نیستی و نمی‌ دانی که آتشی که در دلم زبانه می ‌کشد و هستیم را خاکستر می ‌کند چه گرانبهاست.

چیزی نیست که با جسم خاکی سرو کار داشته باشد. جان غمدیدﮤ من طالب هوسهای پست و شهوانی نیست. ترا همین بس که بهانـﮥ این عشق سوزان و محرم اسرارم باشی, دست از دامنم بدار که با این کار چون بیگانگان از آستانه ‌ام دور شوی.»

بر اساس روایت عطار، روزی لشکر دشمن به حوالی بلخ می‌رسد و بکتاش به همراه سپاه بلخ به نبرد می‌رود. رابعه که تاب بی‌خبری از وضعیت بکتاش را ندارد، با لباس مبدل و روی پوشیده، پنهانی در پس سپاه بلخ به میدان جنگ می‌رود.

بکتاش در گیرودار نبرد زخمی می‌شود و رابعه که جان بکتاش را در خطر می‌بیند، شمشیر کشیده و به میانه میدان می‌رود و پس از کشتن تعدادی از سپاهیان دشمن پیکر نیمه جان بکتاش را بر اسب کشیده از مهلکه نجات می‌دهد.

رابعه روزی درراهی به رودکی شاعر برخورد. شعرها برای یکدیگر خواندند و سـﺅال و جوابها کردند. رودکی از طبع لطیف دختر در تعجب ماند و چون از عشقش آگاه گشت راز را دانست و از آنجا به درگاه شاه بخارا, که به کمک حارث شتافته بود, رسید.

از قضا حارث نیز برای عذرخواهی و سپاسگزاری همان روز به دربار شاه وارد گشت. جشن شاهانه ‌ای بر پا شد و بزرگان و شاعران بار یافتند شاه از رودکی شعر خواست او هم برپا خاست و چون شعرهای دختر را به یاد داشت همه را برخواند.

مجلس سخت گرم شد و شاه چنان مجذوب گشت که نام گویندﮤ شعر را از او پرسید. رودکی هم مست می و گرم شعر, بی ‌خبر از وجود حارث, زبان گشاد و داستان را چنانکه بود بی ‌پرده نقل کرد و گفت شعر از دختر کعب است که مرغ دلش در دام غلامی اسیر گشته است چنانکه نه خوردن می داند و نه خفتن و جز شعر گفتن و غزل سرودن و نهانی برای معشوق نامه فرستادن کاری ندارد. راز شعر سوزانش جز این نیست‌.

حارث بسیار خشمگین می‌شود، به بلخ بازمی‌گردد و پس از یافتن صندوقی حاوی اشعار رابعه در اتاق بکتاش، به گمان ارتباط نامشروع آنان، فرمان می‌دهد بکتاش را در زندان افکنده و رابعه را به گرمابه برده و رگِ دستان او را بگشاید و درِ گرمابه را به سنگ و گچ مسدود کنند.

روز بعد چون در گرمابه را می‌گشایند، پیکر بیجان رابعه را مشاهده می‌کنند که با خون خویش اشعاری را خطاب به بکتاش با انگشت بر دیوارهٔ گرمابه نگاشته‌است. بکتاش پس از آن، به نحوی از زندان می‌گریزد و شبانه سر از تن حارث جدا می‌کند، سپس بر مزار رابعه رفته و خنجری بر سینه خود فرو می نشاند.

آرامگاه و مزار رابعه بلخی:

آرامگاه او در پارکی کوچک در «بلخ» است و همه روزه افراد بسیاری برای زیارت آرامگاه او به این مکان می‌آیند. برای بسیاری از مردم بلخ و افغانستان، آرامگاه رابعه بلخی مکانی شریف و مورد احترام است.

اشعار رابعه بخی

از رابعه جز هفت (به روایتی یازده) غزل و قطعه در دست نیست. ظاهراً تمامی اشعار وی بدست برادرش حارث معدوم گردیده و الباقی در گذر زمان از بین رفته‌است.

ولی آنچیزی که در دست است بر لیاقت و ذوق ظریف او دلالت نموده ، ثابت می سازد که شیخ عطار و مابقی افراد در تمجیدی که از او نموده اند مبالغه نکرده اند.

رابعه را مادر شعر پارسی خوانده‌اند. او بحور و اوزانی را وارد شعر پارسی نموده که تا پیش از آن کسی در آن اوزان شعر نمی‌سروده‌است.

چنان که گفتیم، داستان عشق و زندگی رابعه را نخستین بار شیخ عطار در الهی نامه با زبان شیرین و دلپذیر بیان کرده است . در سده سیزدهم ، رضا قلی هدایت ، آن قصه پرغصه را به نام « گلستان ارم» دوباره به شعر در آورده و در مجله اخیر مجمع الفصحا درج نموده است.

در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی کسی که این افسانه شور انگیز را به رشته نظم کشیده و بدان هنرمندانه پرداخته است ، شاعر خوش قریحه ما ناصر طهوری است. طهوری این داستان را با شور و هیجان سوز و حال به نام « شعله بلخ » منظوم ساخته که در پایان همان سال در کابل چاپ گردیده است.

بزرگداشت و احترام روزافزون بانو رابعه بلخی

امروزه از بانو رابعه، نه تنها به عنوان شاعری چیره دست، بلکه به عنوان زنی آزاده و آزادی خواه و روشنفکر یاد می شود.

در بزرگداشت و یاد وی مقاله ها نوشته شده، فیلم ساخته شده و کنفرانس های ادبی برگزار می شود.

در سال 2010 کنفرانس علمی، بزرگداشت رابعه بلخی، به نام «رابعه بلخی و جایگاه او در شعر و ادب پارسی» با حضور جمعی از پژوهشگران، نویسندگان و شاعران 3 کشور هم زبان ـ افغانستان، تاجیکستان و ایران، در شهر دوشنبه پایتخت کشور تاجیکستان برگزار شد.

در سراسر کشور افغانستان خیابان‌ها، مدارس و میادین بسیاری به نام رابعه بلخی گذاشته شده است که نشان از میزان احترام به این شاعر و فرزانه سده چهارم هجری است.

در سالهای اخیر و در مقابل آرامگاه منسوب به امام علی در بلخ – مزارشریف – نیز میدان و یادبود بزرگی به افتخار رابعه بلخی ساخته شده است.

نمونه یکی از اشعار رابعه بلخی که به یادگار مانده است:

الا ای باد شبگیری پیام من به دلبر بر

بگو آن ماه خوبان را که جان با دل برابر بر

به قهر از من فگندی دل بیک دیدار مهرویا

چنان چون حیدر کرار در ان حصن خیبر بر

تو چون ماهی و من ماهی همی سوزم

بتابد بر غم عشقت نه بس باشد جفا بنها دی از بربر

تنم چون چنبری گشته بدان امید تا روزی

ززلفت برفتد ناگه یکی حلقه به چنبر بر

ستمگر گشته معشوقم همه غم زین قبول دارم

که هرگز سود نکند کس بمعشوق ستمگر بر

اگر خواهی که خوبانرا بروری خود به عجز آری

یکی رخسار خوبت را بدان خوبان برابر بر

ایا موذ ن بکار و حا ل عا شق گر خبر داری

سحر گاها ن نگاه کن تو بدان الله اکبر بر

مدارای (بنت کعب) اندوه که یار از تو جدا ماند

رسن گرچه دراز آید گذ ردارد به چنبر بر

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مسجد کبود تبریز؛ معماری زیبا و تاریخی ایران
  • رنگارنگ‌ترین محله‌های شهری جهان
  • جهان در موقعیت حساسی قرار دارد/ عملیات وعده صادق در طول تاریخ ایران بی‌نظیر است
  • طرح تو طرح در رویداد طرحی نو، مسابقات معماری در ایران را به بوته‌ی نقد گذاشت
  • کتیبه مقبره شیخ بهایی در حرم مطهر رضوی رونمایی و نصب شد
  • اولین پهپاد پاک‌کننده نقوش گرافیتی در جهان آغاز به کار کرد
  • حضور ۱۳۰ بازرس آژانس در ایران
  • اسلامی: گروسی به ایران می‌آید
  • زندگینامه رابعه بلخی مادر شعر فارسی
  • رونمایی از کتیبه مقبره شیخ بهایی در حرم مطهر رضوی